چکیده
این مقاله به اندازهگیری مزیت نسبی تولیدات شرکتهای تولیدکننده قطعات تندمصرف خودرو طی یک دوره 5 ساله براساس روش هزینه منابع داخلی (برمبنای روش حسابهای صنعتی) میپردازد. بکارگیری این رویکرد جدید در ارزیابی هزینه منابع داخلی تولیدات بنگاهها ( از طریق هزینههای واحدهای تولیدی) به دلیل بهرهگیری از اطلاعات به هنگام، قیمتهای سایهای و … از توانایی بیشتری نسبت به روشهای متنوع قبلی برخوردار است. بدین منظور مقاله حاضر ابتدا به شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی پرداخته و سپس ضمن معرفی روش شناسی رهیافت جدید DRC به اندازهگیری مزیت نسبی چند شرکت منتخب تولیدکننده قطعات تند مصرف خودرو و تجزیه و تحلیل آن میپردازد.
مقدمه
شناخت از وضع موجود صنایع و ساختار حمایتی از آنها در راستای پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) از موضوعات مورد علاقه سیاستگذاران کشور است. تصمیمگیری در خصوص پیوستن به (WTO) نیازمند بررسی دقیق ( بر مبنای روشهای علمی) صنایع کشور در مورد مزیتهای نسبی و سیاستهای حمایتی موجود در آنهاست. پس از شناخت مزیتهای نسبی در صنایع، میتوان از آن به عنوان ابزاری جهت تخصیص مناسب منابع بین صنایع یا حتی درون صنایع استفاده نمود.
در این مقاله نیز سعی می شود با استفاده از معیار هزینه منابع داخلی(DRC) که یکی از معیارهای مناسب جهت نشان دادن کارایی در تخصیص منابع است، مزیت نسبی در صنعت قطعهسازی مورد بررسی قرار گیرد. به جهت محدودیت در آمار و اطلاعات مورد نیاز تنها به هشت واحد تولیدکننده قطعات تند مصرف خودرو (قطعاتی هستند که در طول عمر یک خودرو با سرعت بیشتری نسبت به سایر قطعات تعویض میشوند)،در دوره زمانی